بچه هایی که گفتین شرکت میکنین.سرعت آروممون بخاطر شماهاست ها! برسین دیگه.
دل خوش نباشین بدون تکلیف و جریمه مطالبو میخونین.رمزدارشون میکنم از جلسه بعد.بعد اینکه دیگه نتونستین ثبت نام کنین.گفته باشم بعدا گله گی نکنید.
بچه هایی که گفتین شرکت میکنین.سرعت آروممون بخاطر شماهاست ها! برسین دیگه.
دل خوش نباشین بدون تکلیف و جریمه مطالبو میخونین.رمزدارشون میکنم از جلسه بعد.بعد اینکه دیگه نتونستین ثبت نام کنین.گفته باشم بعدا گله گی نکنید.
عزاداری ها قبول باشه.نمیخوام بگم از عزاداری بزنید برای طراحی ولی اینم یادتون نره بالاخره.
قسمتهای ابتدایی درس دوم را هم بصورت موقت اینجا می گذارم که اونایی که هنوز تردید دارند شرکت کنند یا نه و اونایی هم هنوز نرفتند وسایلو بخرن یا وبلاگ درست کنند کمی تحرکشان بیشتر شود و جدی بگیرند.خیلی نمی توانیم منتظر بمانیم.
جواب سوالات و چک تمرینات اول را حتما انجام میدم نگران نباشید.
درس دوم ، قسمت نخست
این درس تقریبا مهمترین و پایه ای ترین درس این دوره است.اگر بتوانید به شکلی درست و اصولی سایه روشن ها و اختلاف تنالیته ها را روی احجام پایه دربیاورید ادامه کار بسیار ساده خواهد شد.چرا؟
چون تقریبا می شود بیشتر اشکال- حتی بسیار پیچیده - را به قسمتهای کوچکتری تقسیم کرد که این قسمتهای کوچک تر یکی از همین احجام پایه باشند.احجام پایه شامل مکعب ، کره ، هرم ، استوانه و مخروط.
سوال؟
برای نمونه آیا می توانید بگویید اگر بخواهیم قسمتهای مختلف صورت را به همین شیوه به احجام اصلی تقسیم کنیم کدام قسمتها شبیه کدام احجام می شوند؟(با تقریب البته).جند شکل دیگر را هم تصور کنید یا تصویرشان را ببینیدو این ساده سازی را انجام دهید.
اولین شکلی که ترسیم می کنیم یک کره است.یک کره سه بعدی که هم در طبیعت نمونه های فراوانی دارد (سیب و پرتقال و انواع میو های گرد) و هم در وسایل ساخت بشر ( انواع توپهای ورزشی).
از ین درس به بعد در تمامی ترسیم هایمان باید به جهت تابش نور بر روی جسم توجه کنیم.جسم یا در فضای آزاد است و نورهای مختلفی روی آن می تابد و سایه روشنهای مختلفی رویش ایجاد می شود یا اینکه بصورت آزمایشگاهی زیر دست ماست که برای راحتی کار و فهمیدن اصول نورپردازی و سایه زنی سعی می کنیم- یا فرض می کنیم - که فقط یک منبع نور و از یک جهت به جسم می تابد و از تابش نورهای دیگر در جهات دیگر صرف نظر می کنیم.
نور اگر به یک کره بتابد قسمت روبروی نور روشن می شود(highlight) قسمت پشتی آن تیره (dark) اما طبق چه الگویی؟آیا مرز بین قسمت روشن و قسمت تیره دقیقا مشخص است؟ آیا تمامی قسمتهای روبروی نور به یک اندازه روشنایی و قسمتهای پشتی هم بصورت یکسان و یک اندازه تیرگی دارند ؟ یا ممکن است سایه روشنهایی هم در قسمتهای جانبی ایجاد شود؟
به شکلهایی که در ادامه نشان داده ایم دقت کنید.واقعیت اینست که نور وقتی روی کره - و دیگراحجام پایه هر کدام متناسب با الگوی خود- می تابد هیچگاه در واقعیت دو قسمت روشن و تاریک خالص ایجاد نمی کند و دیگر هیچ.
در کره با توجه به فاصله و جهت و شدت منبع نور قسمتهایی از کره که روبروی نور هستند روشنی کامل پیدا می کنند و قسمتی هم از پشت کره دچار تاریکی کامل می شود. اما این همه ی ماجرا نیست.نور تقریبا روی سطوح می لغزد و گرادیانتی( شیبی از کم به زیاد یا بالعکس) از سایه روشنها ایجاد می کند طبق شکل ها و الگوی زیر:
1- در سطحی دایره مانند در قسمت روبروی منبع روشنی کامل ایجاد می شود(highlight)
2- روی یک نوار هلالی مانند مایل در قسمت پشتی به اندازه ای که در شکلها می بینید تیرگی کامل ایجاد می شود(dark)
3- در نیم کر�� روبروی نور هر چه از مرز انتهایی قسمت روشنی کامل به سمت کناره ها حرکت کنیم به تدریج(نه یکباره) و با شیب ملایمی (همان گرادیانت) تیرگی بشتری ایجاد می شود.به این قسمتها " نیم سایه " یا هافتون (halftone) گفته می شود.
4-در قسمت پشتی هم به تدریج که از قسمت تاریکی کامل به سمت کناره ها حرکت کنیم از تیرگی غلیظ به سمت تیرگی ملایم تر حرکت کرده ایم و در این بخش هم " نیم سایه(halftone) یا هافتون تشکیل می شود.
سوال و نکته ای مهم؟
آیا الگوی گرادیانتی یا شیب دار نیم کره ی جلویی و پشتی دقیقا یکسان هستند و تیرگی روشنی ها دقیقا مشابه هم هستند یا خیر؟ تیرگی کلی کدام قسمت بیشتر است؟
5- نهایتا در محل اتصال کره با سطح زیرین و به اندازه نواری کم عرض روی خود کره ، بر خلاف انتظار ، تیرگی نداریم و بالعکس نوری را خواهیم داشت موسوم به " نور رفلکسی " یا " نور بازتابی" روی تیرگی و سایه ایجاد شده که کمی آنرا روشن می کند.
خیلی خوب است اگر بتوانید دلیل فیزیکی و علمی ایجاد این روشنی را بیان کنید.کمی فکر کنید اگر نشد خودم می گویم.راهنمایی: از قوانین حرکت نور در خط مستقیم و بازتابش آن استفاده کنید.
6- کار سایه های روی سطح کره که تمام شد نوبت توضیح چگونگی ایجاد سایه و نیم سایه و سایه روشن روی " سایه ی افتان" کره است.قسمتهای نزدیک به محل اتصال کره با زمین یا سطح بسیار تیره و به تدریج که به سمت کناره ها حرکت کنیم بصورت گرادیانتی از تیرگی بیشتر به سمت تیرگی کمتر می رویم.اینجا همان نیم سایه تشکیل می شود.از قسمت انتهایی نیم سایه به سمت خارج هم نواری کم عرض و بسیار کم نور تشکیل می شود که تیرگیش کمتر از قسمت نیم سایه است و موسوم است به قسمت " سایه روشن".این قسمت آخری را معمولا خیلیها فراموش می کنند ترسیم کنند چون هنگام نگاه کردن کمی دقت بیشتری می خواهد.
مراحل ترسیم کره و سایه زنی
1- یک دایره را به کمک یک شی گرد یا بدون کمک آن ترسیم می کنیم و با توجه به جهت نور یک سطح دایره ای روبروی منبع جدا می کنیم و همچنین الگوی سایه افتان را نیز خط می کشیم.بقیه قسمتهای روی کره را یک پرده خاکستری ملایم می زنیم و همچنین یک پرده روی قسمت سایه ها.در شکل برای توضیحات قسمت سایه به سه قسمت تقسیم شده است.شما در ابتدا فقط یک سایه یکدست بزنید و کمرنگ(شکل1)
2- با محوکن و خیلی ملایم سایه ها را یکدست می کنیم(شکل2)
3- به اندازه ای یک نوار هلالی شکل- همان که در شکل 3 می بینید- یک پرده دیگر خاکستری به قسمت پشتی کره اضافه می کنیم.به مقدار کمی می توانیم فشار دست را در قسمتهای مرکزی همین نوار بیشتر کنیم.چون در عمل قسمت میانی تیره تر از کناره هاست.
4- دوباره با محوکن این قسمت را روی کناره هایش می کشیم که مرز تند و تیز ایجاد شده ملایم شود و حالت گرادیانتی و شیب طبیعی به خود بگیرد.(شکل 4)
5- اگر قسمتی که بعنوان " محل تشکیل نور بازتابی" تعیین کرده ایم تیره شده است با پاکن اتودی پاکش می کنیم و کمی با محوکن تیرگی خیلی ملایمی رویش ایجاد می کنیم.مطابق شکلها
6- در قسمت سایه ها هم تقریبا مراحل مشابهی طی می شود.بعدمرحله اول و محوکردن یک پرده یا دو پرده قسمتهای نزدیک به حل اتصال را تیره تر می کنیم و باز با محوکن آنها را به سمت کناره های می کشیم که مرز تند ایجاد نشود.قسمت سایه روشن بیرونی را نیز به اندازه همان سایه ی بار نخست می گذاریم و فقط با محکن یکدست می کنیم.
7- در نهایت اگر خطوطی ناخواسته وارد قسمت روشنایی جلو کره شده بودند می توان با پاکن آن قسمت را پاک کرد.
تمرین:
سه کره در سه اندازه مختلف- همه در حول و حوش همین اندازه تمرین- ترسیم کنید و با جهت های تابش متفاوت - که سایه روشنهای متفاوت ایجاد می کنند- سایه زدن آنها را تمرین کنید.
اندازه سایه افتان:
شکل زیر هم شیوه تشکیل سایه افتان و اندازه اش را نشان می دهد.هر چه منبع نور به سطح افق نزدیکتر باشد و پایین تر ، اندازه سایه بلندتر می شود مشابه همان اتفاقی که نزدیکای غروب برای سایه اجسام می افتد.نزدیکای ظهر که آفتاب مستقیم می تابد اندازه سایه کمترین مقدار را دارد.
تمرین بعدی:
لینک زیر را به دقت ببینید و بعدش یگبار دقیقا از روی شکلها و با توجه به چیزایی که گفتیم سعی کنید شکل سیب آخری را در بیاورید.فقط همونی که طی حدودا 10 مرحله کشیدنشو نشون داده.یکبار هم یک سیب مشابه پیدا کنید و و عینا مثل شکل با چراغ مطالعه تون نورپردازی کنید و سعی کنید اون چیزی را که می بینید دقیق بکشید.سخت شد.نه؟!همان سیب را به یکبار به شکلی نورپردازی کنید که سایه بلندتری ایجاد شود و یکبار هم به شکلی که سایه کوتاهتر شود.نتیجه گیریتان را می توانید با کمک شکل نشان دهید؟
سوال و ابهامی بود حتما بپرسین.مثلا اینکه اومده اول نوار تیره روی شکل را مشخص کرده- بر خلاف شیوه ما که اونو بعد از یه سایه زدن کلی مشخص می کردیم- فقط برای نشون دادن و آموزشه .اگر دقت کنید در ادامه از همون شیوه تدریجی سایه زدن استفاده کرده و استفاده از محوکن بعد از هر پرده سایه زدن.
کلا باید 6 تا کره ترسیم کنید تا آخر هفته.سه تا کره بود و سه تا هم سیب.سیبها احتیاج به نورپردازی داشتند.تاکید ما بر دقیق درآوردن محیط و فرم بیرونی سیب نیست.فعلا درست درآوردن سایه ها اهمیتش بیشتره.
ویدیو:
لینک پایینی را هم ببینید و کلیپش را هم همچنین.اگه یه خورده دقت کنید انگلیسی حرف زدنشم متوجه میشین چون به همراه شکلا داره توضیحاتشو میگه.اول کار میاد یه جدول تنالیته 5 خونه ای ترسیم میکنه که راهنمای سایه زدنش بشه و همون شماره ها را هم روی شکلها مشخص کرده.یه پیش مطالعه خوب هم حساب میشه برا بقیه احجام.اگر با دقت ببینید جواب سوال (علت نور بازتابی) را می تونید حین صحبتهاش پیدا کنید.اینم تقلبی بود که رسوندیم بهتون.چیکار کنیم دیگه!
تمرین:
اصطلاحات انگلیسی احجام پایه را هم پیدا کنید و همچنین اصطلاحات سایه زدن و نورپردازی و هر چی کلمه کلیدی و مهم تو این درس استفاده کردیم و درس قبلی
http://mrszotos.weebly.com/assignment-2-shading-forms.html
بسم الله الرحمن الرحیم.
توکل می کنیم به خدای توانا و حکیم و استارت کار را می زنیم.
برای شروع از ترسیم جدول 12 خانه ای تنالیته شروع می کنیم.
تُن چیه؟
تن به معنای خاکستری و جدول تنالیته هم جدولیست که انواع خاکستریها از خیلی ملایم تا خیلی غلیظ و تند در آن ترسیم می شوند.آدمهای معمولی معمولا می تواند حداکثر چهار پرده( زین پس به هر یک از درجات خاکستری ، یک پرده هم می گوییم) از خاکستریها را از هم تفکیک کنند اما یک طراح باید بتواند این دوازده پرده را از همدیگر براحتی- اگر به راحتی هم نه ، به سختی حداقل- تفکیک کند.
چند شیوه برای ترسیم این جدول وجود دارد.یک روش اینست که از خاکستریهای ملایم شروع کنیم و به ترتیب با فشار بیشتر مداد خانه های بعدی را بصورت جداگانه سایه بزنیم تا خانه آخر( همین که در شکل قبلی می بینید) این روش معمولا خالی از اشکال نیست؟ چرا؟(پاسخ بدین حتما)
روش دوم که صحیح تر است و ما اجرا می کنیم اینست:
1- یک جدول با 10 تا 12 خانه حدودا 2در 2 سانتیمتر ترسیم می کنیم و خانه اول را سفید نگه می داریم.بقیه خانه ها را بصورت یکدست یک سایه و خاکستری خیلی ملایم می زنیم.در حد همان خاکستری که برای خانه اول مورد نیاز است.
2- با محو کن خیلی ملایم و در جهت عمود بر حرکت قبلی مداد سایه ها را یکدست می کنیم.درباره کار محوکن صحبت می کنیم.
3- کار خانه ی دوم تمام است(اولی را سفید نگه داشته بودیم) . از ابتدای خانه سوم یک لایه ی دیگر کل جدول را تیره می کنیم با همان فشاری که سری قبل خانه ها را سایه زدیم نه بیشتر! و باز کل کار را – یعنی 9 خانه باقیمانده را- با محوکن یکدست می کنیم و به همین ترتیب تا خانه ی آخر.
محوکن وسیله بسیار ساده ایست که از چند لایه کاغذ به هم فشرده درست شده است.وقتی با مداد جایی را سایه می زنیم از نگاه ما گرافیت یا همان کربن یا اثر مداد روی کل سطح پخش شده است اما اگر مثلا با میروسکوپ به آن سطح نگاه کنیم می بینیم که بین هر دو خط موازی فاصله ای خالی و سفید افتاده است که خطای چشم آنرا خیلی نمی بیند ولی همان سفیدی ها باعث می شود سطح یکدست سیاه نباشد.کار محو کن اینست که مقداری از سیاهی ها و گرافیت ها را از قسمتهای سیاه شده به داخل قسمتهای سفید منتقل کند و به این ترتیب سطح کاملا یکدست سایه زده شود.
الان احتمالا متوجه شده باشید که چرا باید در جهت عمود بر حرکت مداد ، محوکن را حرکت بدهیم؟ (پاسخ بدین)
نکته 1: اثر محوکن روی قسمتهای ملایم بیشتر دیده می شود تا روی قسمتهای تیره تر .چرا؟
نکته2: وقتی روی قسمتهای تیره تر مشغول سایه زنی هستین چون اثر مداد را با فشار ملایم مشاهده نمی کنید تحریک نشوید محکم تر فشار بدهید.این کار را خراب می کند و جاهایی بیشتر از حد معمول آن خانه تیره می شوند.این اشتباه رایج کارهای اول است.دقت کنید.
نکته 3: جهت سایه زدن هر بار متفاوت با بار قبلی باشد نتیجه بهتر خواهد بود.یکبار عمودی ، یکبار افقی و اغلب 45 درجه که راحتتر است و عمومی ترین شکل سایه زنیست.لازم هم نیست در هر حرکت مداد کل خانه ها سیاه شوند دو خونه دو خونه به نظرم راحتتر باشد.
نکته 4:کلا می توانید از یک مداد استفاده کنید.HB یا B6 ولی می شود تا کار سایه زنی چند خانه ابتدایی با HB و چندتای آخری را با B6 انجام داد.درباره اثر هرمداد به تفصیل صحبت خواهیم کرد.عجالتابدانید اثر مداد HB بسیار ملایم تر و کمرنگ تر از مداد B6 است.
نکته 5: دو شیوه اصلی و مرسوم برای دست گرفتن مداد وجود دارد.تصویر اول مشهور است به شیوه نوشتن - Writing method- که اکثر از همین شیوه برای نوشتن استفاده می کنیم و در آغاز طراحی نیز استفاده ی عمده ای دارد.برای کار روی جزئیات دقیق ( مثلا ترسیم ریزه کاریهای چشم) باید از این شیوه دست گرفتن استفاده کرد.
روش دوم که تصویر دومیست مشهور است به شیوه زیرِدست- Underhand method.اگر دقت کنید طراحان حرفه ای معمولا هنگام سایه زدن سطوح وسیع و درآوردن طرح کلی اشکال مداد را اینگونه در دست میگیرند.البته در آغاز کار برای شما استفاده از این شیوه سخت است ولی کم کم عادی می شود.عجالتا برای این تمرین از همان شیوه همیشگی استفاده نمایید.
نکته 6: تخته شاسی را هم کاملا راست و مستقیم و عمودی در دست بگیرید و آنرا نچرخانید.
الان بهتر می توانید متوجه شوید که برتری اینگونه سایه زدن نسبت به روش قبلی(هر خانه را جداگانه سایه زدن) چیست.بگویید لطفا؟در این روش احتمال چه اشتباهی بسیار کم می شودیا حتی صفر می شود؟
تمرین:
به چند تصویر طراحی شده با مداد- مثل تصاویر زیر- نگاه
کنید و بصورت تقریبی بگویید که هر قسمت منطبق و متناظر است با کدام شماره از جدول
خاکستری شما؟و آیا سایه های هر قسمت یکباره کشیده شده اند؟میخواهم با توجه به جدول 12 خانه ای که خودتان ترسیم کرده اید که از صفر - خاکستری صفر) تا سیاه کامل(خاکستری100) است با فلش هایی قسمت های خاکستری روی شکل را مشخص کنید و کنارش بنویسید مطابق است با کدام شماره از جدول شما? مثلا ابتدای ابروی سمت راست ( نزدیک چشم) خاکستری3 ، وسط ابروها خاکستری 5 و انتهای ابروها دوباره 3 و بهمین ترتیب.متوجه شدین؟حالا همه ی تصاویر را هم نه.حداقل دوتاشو انجام بدین.اینو نمیخواد برام بفرستین فقط بگین که انجامش دادین.
هرچه در یک شکل تعداد بیشتری از انواع خاکستری را استفاده کنیم شکل زنده تر و شبیه تر خواهد بود به مدل واقعی تا اینکه یکی دوتا سایه کلی بزنیم بره پی کارش.
سوال؟
آیا هنگام سایه زدن اشکال مختلف( طبیعت بی جان ، چهره و ...) از همین الگوی سایه زنی (از کم رنگ به پررنگ و بصورت لایه های روی هم و پرده به پرده) بهره می بریم یا نه ، مثلا اگر قسمتی از چهره تیرگیش به اندازه مثلا خانه شماره 8 جدول بود مستقیما همان مقدار سیاهی را یکباره اعمال می کنیم؟
سوال؟
استفاده عملی از تنوع تنالیته ها در چه مواردیست؟ راهنمایی(مثلا برای نشون دادن فاصله که یک جسم جلوتره و یکی عقبتر.در صفحه دوبعدی که امکان دیگه ای نداریم).بقیه شو شما بگین
سوال آخر:
آیا می توان از خود محوکن بعنوان وسیله ای برای سایه زنی یک پرده خاکستری استفاده کرد؟یعنی آیا خود محوکن را همینجوری روی یک سایه بمالیم آن سایه یک پرده سیاهتر می شود؟
یک اصل کلی طراحی:
همیشه از کم رنگ به سمت پررنگ طراحی می کنیم.
یک تحقیق کوچولو اختیاری:
به نظرتون چرا بعضی آموزشگاهها استفاده از محوکن را برای هنرجوها مفید نمی دانند و بعضیهای دیگر خیلی هم مفید؟ هر دو گروه هم جالبه بدونید به یکدیگر انگ بیسوادی می زنند.
بعد از اینکه حداقل 5 جدول تنالیته کشیدین و رضایتتان جلب شد و امکان تفکیک بود می رویم سراغ تمرین بعدی که ترسیم سایه های احجام اصلیست.مکعب و کره و مخروط و استوانه.
تمرینات را و پاسخ سوالات را تا آخر هفته میخوام.برا پاسخ سوالات نیازی به سرچ و اینها نیست.برداشت خودتون میخوام بدونم اگر که صد در صد هم اشتباه باشه.
اگر قالب بهتری را - از قالبهای همین سرویس وبلاگی بیان- سراغ دارین که به کار ما بیاید بگین لطفا
خارج از متن:
شیوه ی ترسیم جدول تنالیته بسیار شبیه است به شیوه کار و تکنیک استفاده شده توسط شیطان است.شیطان هیچوقت نمی آید یکباره انسان را به انجام گناهی بدون زمینه های قبلی وادار کند.همینی که ما بخواهیم یک قسمت را مستقیما خاکستری شماره 8 بزنیم.خداوند از این کار و شیوه شیطان به خطوات یاد کرده است.یعنی وسوسه هایی که مرحله به مرحله و تدریجی شکل می گیرند و پرده به پرده قلب آدمی را سیاه می کند.توجیهات انسان در برابر نفس لوامه نیز هم همان کار محوکن را انجام می دهد که اگر اندک امیدی به نقاط سفیدی که هنوز دست شیطان به آن نرسیده مانده باشد این توجیه و بی خیالی انسان همانها را هم تیره می کند و تمام.تا قبل از زدن آخرین پرده سیاهی روی قلبمان به خود بیاییم بهتر است.